در نوار مصاحبه به عنوان آخرین سوال از محمد پرسیدند :
اگر پیامی برای مردم دارید بفرمایید.
محمد گفت:
آخرین پیام من این است که قدر امام و ولایت فقیه را بدانید.
خداوند میگوید : اگر شکر نعمت کردید نعمت را افزون میکنم، اگر هم کفران نعمت کنید از شما میگیرم.
شکرگزاری از خدا فقط دعا به امام نیست بلکه اطاعت از فرمانهای اوست.
قدر امام را بدانید، مواظب باشید دل امام به درد نیاید و خدای ناکرده از ما به امام زمان شکایت نکند.
ما بر اساس نیازی که به اسلام داریم باید تلاش کنیم، اسلام به ما هیچ نیازی ندارد.
خداوند در قرآن میفرماید :
اگر شما امت، اسلام را یاری نکردید، شما را برمیدارم و امت دیگری را قرار میدهم که اسلام را یاری کنند.
مسئله دیگر حمایت از شخصیتهای مملکتی است که پشت سر ولایت قرار دارند. مثل آیت الله خامنهای و مشکینی و...
کلام آیت الله جوادی آملی در خصوص شهید تورجی زاده:
به نقل از شهید سید محمد حسین نواب (روحانی وارستهای که در سال 73 در منطقه بوسنی به شهادت رسید)
تعریفش را از برادرم که همرزم او بود زیاد شنیده بودم، یکبار یکی از نوارهایش را گوش دادم؛ حالت عجیبی داشت.
از آنچه فکر میکردم زیباتر بود؛ نوایی ملکوتی داشت؛ بعد از آن همیشه در حجره به همراه دیگر طلبهها نوارهایش را گوش میکردیم.
بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند، دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی خیلی از افراد را عوض کرد.
شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده
در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب
دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.
ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجرهها و طلبههایشان سر میزدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشهای از اتاق نشستند، بعد گفتند :
اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید.
صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.
استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟
گفتم : محمد رضا تورجی زاده.
استاد پس از کمی مکث فرمودند :
ایشان (در عشق خدا) سوخته است.
گفتم : ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) هم بوده.
استاد ادامه داد:
ایشان قبل از شهادت سوخته بوده.
ادامه دارد..........
?? بسیجی که باشی،یه وقتایی دلت می شکنه...
? بسیجی که باشی،می فهمی نمیتونی عادی باشی،عادی بگذری،عادی زندگی کنی
? بسیجی که باشی یه دنیا دشمن واسه خودت تراشیدی
? بسیجی که باشی،ولایی که باشی،عاشق که باشی،از نظر مردم فقط یه شست و شوی مغزی هستی و آماج نگاه های تحقیر آمیز
? بسیجی که باشی،وقتی تسبیح تو دستات می لغزه و انگشتر عقیقت خودنمایی می کنه،بهترین دوستت بهت می گه شدی شبیه پیرها بی سواد مسجدی و تو می شکنی نه بخاطر خودت بخاطر آن مسجدی که مقدس ترین مکان است و به ظلم به اهالیش بی سواد می گویند
? بسیجی که باشی توی دانشگاه تمام دردت اینه چرا باید درسی رو بخونی که با بنیانش مشکل داری،چرا باید به استادی گوش بدی که بیرحمانه هر روز آرمانهای تو را می کوبد و همه او را روشنفکر میدانند و فرنگ رفته!!
? بسیجی که باشی تو دانشگاه باید مدام مواظب حرکات و رفتارت با هم جنس و نا همجنس باشی تا مبداااا مبداااا بخاطرتو اسم بسیج لکه دار شه..
? بسیجی که باشی و متضاد اطرافیانت که فکر کنی هر روز و هر شبت رو با عزیزترین کسانت و خیلی های دیگه توی بحث های فرسایشی به سر می برید،...
? بسیجی که باشه یعنی تلاش تمام اطرافیانت و.... برای تغییرت یا به اصطلاح خودشان نجاتت!!!!!
? بسیجی که باشی و در حال ذکر یعنی ریاکاری و بدنبال منافع!! و کسی چه میداند تو برای بسیجی بودن تمام منافعت را زیر پا گذاشتی....
? بسیجی که باشی و ولایی،باید هر روز در خانه و کوچه و خیابان بشنوی تهمت های بیروایی را که به رهبرت می زنند و وقتی که تو دفاع می کنی حاصلش تنها یه کشمکش بی حاصل و فرسایش روحت هست ولی باز نمی توانی سکوت کنی در مقابل توهین به نهایت آرامانت به رهبرت....
? بسیجی که باشی ،آدمی ،و ممکنه گاهی بلغزی و امان از لغزشت که با لغزش تو تمام اسلام زیر پا می رود،!!! آبروی بسیجیهای دیگر هم می رود!! ولی با لغزش دختر یا پسر همسایه او فقط جوان است و جوانی کرده و دلش پاک است....
? بسیجی که باشی معمولی نیستی....خاصی!!!
? پس اگر بسیجی هستی سعی نکن معمولی باشی....بسیجی که باشی فرقی ندارد کوچک یا بزرگ،دختر یا پسر باید مثل یک بسیجی زندگی کنی...همین
??????????
?? پس بسیجی بسیجی بمان ??
? بسیج سیاسی است، اما سیاستزده نیست، سیاسیکار نیست،
?? جناحی نیست؛
? بسیج مجاهد است، اما بی انضباط نیست، افراطی نیست؛
? بسیج عمیقاً متدین و متعبد است، اما متحجر نیست، خرافی نیست؛
? بسیج بابصیرت است، اما ازخودراضی نیست؛
? بسیج اهل جذب است - گفتهایم جذب حداکثری - اما اهل تسامح در اصول نیست؛
? بسیج غیور است، پاسدار خطوط فاصل است؛
? بسیج طرفدار علم است، اما علمزده ن?ست؛
? بسیج متخلق به اخیق اسیمی است، اما ریاکار نیست؛
? بسیج در کار آبادکردن دنیاست، اما خود اهل دنیا نیست .
وصیت نامه شهید «حاج همت» فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص)
بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود
نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر
و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند. مادر جان، جامعه ما
انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز
انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند
و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند،
مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم
ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن,
حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام کاریترین ضربات
را بر پیکر ظلم، جور،شرک و الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما
را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته
شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی
نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک) .
و السلام؛
محمد ابراهیم همت
عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود
که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید
شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.
ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه
محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را
برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و
بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد
صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده.
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول
از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار
ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و
شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه.
شهید ابراهیم هادی
شادی روح شهدا امام شهدا صلوات
وصیتنامه شهید منصور آجر لو
ملت عزیز ایران، همیشه گوش به فرمان رهبر باشید و آن را تنها نگذارید چون راه ایشان
راه مستقیم و درست است و راه انبیاء و پیامبران و امامان است. هرکس نسبت به حرکت
این مرد عارف، عاشق، عابد، زاهد عالم و فیلسوف شک کند یقیناً بداند که از صراط مستقیم
دور شده است.
وصیتنامه شهید جعفر آرتیمانی
و دیگر آنکه امت حزبالله بداند که باید پشتوانه امام امت خمینی کبیر (ره)
باشند و اوامر آنها را با جان و دل پذیرا باشند و بدانند اگر امام را از دست بدهند،
باید منتظر قهر خداوندی باشند.
وصیتنامه شهید مصطفی آزادگان
پدر و مادرم، امروز برای لبیکگویی به فرمان امام زمانم رو به جبهه کردهام و
خود را وقف خدمتگزاری به دین خدا و انقلاب نمودهام.
از شما میخواهم که یک لحظه از یاری اسلام و این رهبر عزیز دریغ نورزید، که
در آن دنیا در پیش خدا و رسول و ائمه و زهرای بتول و تمامی شهدا مسئولید.
شهید حاج علی موحد دانش
مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند
و بر جنازه من حاضر نشوند. در زنده بودنمان که نتوانستیم درشان اثری بگذاریم، شاید در مرگمان
فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد.